میگن بعضی آدما گاهی اوقات مخصوصا و کاملا از روی قصد گند می زنن به کل زندگیشون که فقط نشون بدن روی زندگیشون کنترل داشتن ... که زندگیشون برگی در مسیر باد نبوده ...که اختیار زندگیشون کاملا دست خودشون بوده ... نمیدونم منم از این دسته حساب میشم یا نه ...بعضی اوقات یه کارایی رو تو زندگیم فقط برای لج کردن انجام دادم که بیشتر از همه به خودم لطمه زده ... انگار که خواستم یه قربانی انتخابی باشم ... این که خیلی رقت بار تره ... گیج شدم ... چند ساعته دارم کلی آیین نامه و بخشنامه و دستورالعمل با اون همه اصطلاحات قلمبه سلمبه عربی میخونم که اگه مثل آدم حرفاشونو می نوشتن نیم صفحه بیشتر نمیشد ... بعد از کلی گشتن یه سایتی پیدا کردم که تونستم ازش یه سری اطلاعات بگیرم که مدت ها بود دنبالشون بودم ... اما هنوز کلی علامت سوال تو ذهنمه ...یه مشکل بزرگ دارم و اونم اینه که هر تصمیمی که بخوام بگیرم به اطرافیانم وابسته ست ... اطرافیانمم حرفای امروزشون با دیروز و فرداشون فرق می کنه ... فکر می کنم فردا باید بشینم و یه صحبت حسابی با مامان داشته باشم ... البته اگه فرصت بشه ... فردا عصر دارم میرم تهران و هر وقت میخوام ج حرف هایی برای خدا...
ما را در سایت حرف هایی برای خدا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6notes-to-gode بازدید : 354 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 4:48